من دلم مي‌خواهد
خانه‌اي داشته باشم پر دوست
كنج هر ديوارش
دوست‌هايم بنشينند آرام
گل بگو گل بشنو

هر كسي مي‌خواهد
وارد خانه پر عشق و صفايم گردد
يك سبد بوي گل سرخ
به من هديه كند

شرط وارد گشتن
شست و شوي دل‌هاست
شرط آن داشتن
دل بي‌رنگ و رياست

بر درش برگ گلي مي‌كوبم‌
روي آن با قلم سبز بهار
مي‌نويسم: اي يار
خانه ما اينجاست

تا كه سهراب نپرسد ديگر

«خانه دوست كجاست؟»